یک بهشت و جهنم بیشتر نداریم. گرچه بهشت داراى مراتب و درجات و دوزخ داراى درکات و مراتب است، ولى بیشتر از یک بهشت و جهنم نیست، پس تمام بهشتیان به یک بهشت وارد مىشوند و متناسب با ایمان و اعمالشان در درجات بهشت بهرهمند مىگردند. نیز همه جهنمیان به یک جهنم داخل مىگردند و متناسب با جرمشان کیفر مىبینند، پس سرانجام همه انسانها به یکى از دو نقطه ختم مىشود: بهشت یا دوزخ. قرآن همه را دعوت به بهشت کرده و فرموده: «به سوى مغفرت خدا و بهشتى که وسعتش آسمانها و زمین است سرعت گیرید».(1)
اما این که غیر مسلمانان صلاحیت ورود به بهشت را دارند یا نه، در این زمینه مىتوانید به کتاب عدل الهى، ص 270 به بعد (عمل خیر از غیر مسلمان) اثر شهید مطهرى مراجعه فرمایید.
توجه به این نکته ضرورى است که در مورد چگونگى محاسبه اعمال آنان، خوب است توجه داشته باشید که بر پایه عدل خداوندى است و بر اساس عقل و فطرتشان، هم چنین اعتقادات و باورهایشان (اگر صحیح و مطابق با اسلام باشد) مورد حساب قرار مىگیرند، البته در صورتى که جزء مستضعفان فکرى باشند.
از آیات و روایات استفاده مىشود بهشت براى کسانى است که ایمان به خدا و پیامبر اسلام (ص) داشته باشند و عمل صالح و تقوا پیشه کرده باشند: «الذین آمنوا و عملوا الصالحات طوبى لهم و حسن مآب؛ کسانى که ایمان و عمل صالح دارند، خوشا به حال آنان که خوش جایگاهى خواهند داشت».
مراد، ایمان به خدا و پیامبر و وحى الهى است و مراد از عمل صالح، عمل به دستورهاى قرآن و اطاعت از پیامبر است که از جمله دستورها اطاعت از اولىالامر است محبت و اطاعت از امیرالمؤمنین(ع) و اهل بیت جزء خمره ایمان است.
پیروان ادیان الهى هم به حکم کتاب خودشان که در آن اشاره به آمدن پیامبر اسلام شده است و هم به حکم عقل که باید به آخرین پیام الهى گوش فرا دهند، باید دین اسلام را بپذیرند.
خداوند از آیه 85 سوره آل عمران مىفرماید: «و من یتبغ غیر الاسلام دیناً فلن یقبل منه و هو فى الاخرة من الخاسرین؛ هر کس غیر از اسلام (دین واقعى) دینى را بپذیرد، هرگز از او پذیرفته نیست و او در آخرت از زیانکاران خواهد بود».
بنابراین کفار و پیروان سایر ادیان الهى وظیفه دارند درباره دین خود و دین اسلام تحقیق کنند و دستورهاى ادیان را با هم مقایسه کنند. پس از تحقیق دقیق و علمى، به حقیقت اسلام و حقانیت این دین پى خواهند برد. حال اگر پس از تحقیق به این نتیجه رسیدند که دین خودشان بر حق است و از طرفى به محتواى دین خود عمل کردند و بر کسى ظلم نکردند، چون حجت و دلیل و برهان بر اعتقاد خود دارند، خداوند آنان را عذاب نمىکند، ولى اگر تحقیق نکردند و با لجاجت بر دین خود پاى فشارى کردند و با این که احتمال دادند دین اسلام دین حقى باشد، به دنبال آن نرفتند، در وظیفه خود کوتاهى کرده، در نتیجه خداوند آنان را عذاب خواهد کرد.
شهید مطهرى(ره) در این باره مىگوید: «اگر کسى در روایات دقت کند، مىیابد که ائمه(ع) تکیهشان بر این مطلب بوده که هر چه بر سر انسان مىآید، از آن است که حق بر او عرضه بشود و او در مقابل حق، تعصب و عناد بورزد و یا لااقل در شرایطى باشد که مىبایست تحقیق و جستجو کند نکند اما افرادى که ذاتاً و به واسطه قصور فهم و یا به علل دیگر در شرایطى به سر مىبرند که مصداق منکر و یا مقصر به شمار نمىروند، آنان در ردیف منکران و مخالفان نیستند.
ائمه اطهار بسیارى از مردم را از این طبقه مىدانند. این گونه افراد داراى استضعاف و قصور هستند و امید عفو الهى درباره آنان مىرود. وى از مرحوم علامه طباطبایى نقل مىکند: «همان طورى که ممکن است منشأ استضعاف، عدم امکان تغییر محیط باشد، ممکن است این جهت باشد که ذهن انسان متوجه حقیقت نشده باشد و به این سبب از حقیقت محروم مانده باشد».(2)
پى نوشتها:
1. آل عمران (3) آیه 133
2 - مرتضى مطهرى، مجموعه آثار، ج 1، ص 320 به بعد.